حال این روزهایم
وجودم دو تکه شده و نیمی از آن در تاریکی ایست که نور امیدی در انتهایش سو سو می زند و نیم دیگرم نا امیدی فریاد می کشد صبوری بس است و دیگر ادامه نده و من احمقانه امید دارم که سو سو زدن امید در اعماق وجودم شعله بگیرد...
باران
وجودم دو تکه شده و نیمی از آن در تاریکی ایست که نور امیدی در انتهایش سو سو می زند و نیم دیگرم نا امیدی فریاد می کشد صبوری بس است و دیگر ادامه نده و من احمقانه امید دارم که سو سو زدن امید در اعماق وجودم شعله بگیرد...
باران